شب چره

ساخت وبلاگ
 برای بار چندم بود که در سفر به اصفهان رفتیم کلیسای جلفا. اولین بار که موفق به دیدار این کلیسا شدم نتوانستم هیچ ارتباطی با مجموعه و سالن اصلی کلیسا برقرار کنم. چیزی که تو ذوقم زد مدل نقاشی ها که سخت ک شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 84 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 21:51

همیشه و همواره تیپ خاص اشرف برام هضم نشدنی بوده است. زندگی کودکی اش در یک خانواده مرفه و معتبربوده و همراه با چندین خواهر و برادر موفق بالیده است. دکتر هولاکویی که افتخار شاگردی اش را داشتم و اگر فرصت شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 67 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 21:51

دکترپرسید خودت متوجه خون تو ادرارت شده ای هیچ؟ شوجی گفت دیروز تو سالن که می دویدم وکمی هم بیشتر از معمول بود، دستشویی که رفتم رنگ ادرارم قرمز بود. دکتر گفت همین الان برین سونوگرافی وسریع جوابشو بیارین شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:55

 سال55 بهمراه اکرم یک هفته مهمان دخترخاله ام بودیم در شهرستانک منطقه الموت. پاییز غوغا کرده بود و پذیرایی عالی. دختر خاله معلم ابتدایی بود و هم اتاقی اش هم همچون خودش با روی خوش مارا پذیرفتند وخورش قی شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:55

سال 64 رفتم دانشکده برای تصفیه حساب. وارد که شدم انگار که تو کل فضای آنهمه زیبایش گرد مرگ پاشیده باشند. همه جا ساکت بود و تنها روی بعضی نیمکت های واقع در بین پیاده روی مابین باغچه های حیاط، تک و توک د شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:55

بتدریج تعداد دوستانی که هریک گوشه ای خزیده، بیکار و یا مشغول بکار بودند رو به افزایش گذاشت. اکرم هرگز بچه دار نشد. نخواست. دنبال زبان ..اسپرانتو... راگرفت و باورود به انجمن بین المللی راهش به سمینارها شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:55

دوره فوق لیسانس خانه اکرم هم یکی ازمعدود  امکانهایی بود که در صورت اضطرار و آن مواقعی که برف و سرما زیاد بود و نمی توانستم از تهران خارج بشم مورد استفاده ام قرار می گرفت. خانه ای شاید شصت متری که بعد شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:55

پا به خیابان که گذاشتیم هرم گرما تو صورتم خورد وحالم را بدتر کرد. نبض شقیقه ام شروع به زدن کرد. انتظارش را داشتم اما نه با این سرعت. همین را کم داشتم. نه به صورتشان نگاه کردم ونه کلامی حرف زدم. مقصد س شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 105 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:55

بارها دستجمعی مسافرت رفتیم. از قشم تا چابهار و گیلان و آذر بایجان. با اینکه از اکرم همچنان دلگیر بودم اما تلاشم را می کردم احساسم به سطح آگاهی ام نیاید. یک جور سنگینی رابطه همواره وجود داشت. تبریز که شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 59 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:55

اکرم زیاد سفر می رفت. غیر از اروپا که اغلب بواسطه عضویتش در سازمان جهانی اسپرانتوبه کشورهای متعددی سفرکرده بود، تا آنجا که یادمه دوبارهم رفت آمریکا. بار اول دوماه آنجا بود. اکرم ظاهرا در جمع شدن های ب شب چره...ادامه مطلب
ما را در سایت شب چره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mytanz بازدید : 73 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:55